وقتی برای اولین بار می بینیدش

پارت ۹
تا اینکه افتتاحیه تموم شد
ا/ت : آخیش بلاخره تموم شد الان برم خونه یه دوش بگیرم بعد برم بگیرم بخوابم
بی تی اس : شب بخیر ا/ت
ا/ت : شب بخیر
تهیونگ : میخوای برسومنت یعنی اینکه برسومنتون
ا/ت : نه خودم میرم ممنون
بقیه اعضا : ما دیگه میریم خسته شدیم
تهیونگ : باشه . بیا دیگه برسنمت دیر وقته
ا/ت : به ساعت توی دستش نگاه کرد و گفت
باشه
تهیونگ : سوار ماشین شو
ا/ت : باشه
تهیونگ : داشت ماشین رو روشن میکرد که به ا/ت نگاه میکردم
ا/ت : چی شده چرا اینجوری نگام میکنی
تهیونگ : اومد جلو ا/ت داشت میرفت عقب
ا/ت : میتونسم نفس های تهیونگ رو احساس کنم
تهیونگ : اومد جلو و کمربند رو بست و به لبام نگاه کرد و منو بوسید
( پرش زمان به خونه ی ا/ت )
ا/ت : ممنون که منو رسوندی
ته : خواهش . بای
ا/ت : بای
رفتم خونه کیف و کفشم رو انداختم رو مبل
بعد رفت تو اتاق خواب و خودم رو انداختم رو مبل (ا/ت جان کشادیش زیاده ) بعد از ۵ دقیقه رفتم حموم بعد از ۱۵ دقیقه از حموم اومدم بیرون لباس هام رو پشیدم (تو اسلاید ۱،۲ گذاشتم هر کدوم رو دوست دارید انتخاب کنید )
______________________________________________________________________________________________________________________________
__________________________________________
امیدوارم دوست داشته باشید 💜💜
لایک یادتون نره ❤❤❤❤
دیدگاه ها (۰)

اسلاید اول پشمام 😳😳اسلاید دوم ۹۰ تایی شدنمون مبارک 👏👏

جیمین پا های کوچولوی جیمین رو تماشا میکنید

پارت جدید فیک رو بزارم 🙂🙂

وقتی برای اولین بار می‌بینیدش

love Between the Tides³⁴شب برگشتم خونه ا/ت: تهیونگ تهیونگ: ت...

love Between the Tides³⁷ا/ت: برای دوست دخترت خریدی؟ تهیونگ: ...

love Between the Tides³⁶یک ساعت قبلتهیونگتهیونگ: نمیای بیرون...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط